معنی مفتاح
متن اصلیمعنیمِفْتاح [عمومی]مِفْتاح : ج مَفَاتِيح [فتح]: كليد.مفتاح [عمومی]مفتاح : دربطري بازکن , کليد , کليد درخانه , کليد کلون در , ترکه , چوب زدن , سويچ برق , سويچ زدن , جريان را عوض کردن , تعويض , نقشه فريبنده , عمل تند و وحشيانه , اچار , اچار فرانسه , تند , چرخش , پيچ دادن , پيچ خوردنفَتْحَة [عمومی]فَتْحَة : اسم مره از (فَتَحَ) است، علامت فتح (-)، فَتْحَة.الافْتِتَاحيّ [عمومی]الافْتِتَاحيّ : [فتح]: منسوب به (الافْتِتَاح) است؛ «المَقَالُ الافْتِتَاحيّ»: آغاز سخنراني، سر مقاله ى روزنامه يا مجلّه.مِفْتَح [عمومی]مِفْتَح : ج مَفَاتح [فتح]: كليد، قنات آب، انبار، خزانه،...
تاریخ 06 فروردین 1401